این مقاله به درد افرادی می‌خوره که جدیدترین مجموعه نمایشی “بازی ماهی مرکب” یا همان Squid Game رو توی Netflix تماشا کردند.

اگر تا به حال این سریال رو ندیدید، توصیه می‌کنم قبل از خواندن این مقاله اول تماشا کنید. اما اگه همچنان تصمیم دارید این بازی را بکنید. می‌تونید در ادامه مطلب با کلینیک اعصاب و روان هیربد با ما همراه باشید.

 

قابل توضیحه که دیدگاهها و نظرات بیان شده در اینجا بر اساس نظر شخصی نویسنده است و هیچ توصیه مالی رو شامل نمی‌شه. این محتوا می‌تونه فقط برای اهداف اطلاعاتی استفاده بشه. خوانندگان باید قبل از تصمیم گیری مالی، از مشاوره مالی مستقل از یک متخصص استفاده کنند یا تحقیقات زیادی رو انجام بدن.

هرگونه محتوایی که در اینجا ارائه می‌شه قصد سوء استفاده از هیچ دین، ​​گروه قومی‌، باشگاه، سازمان، شرکت، فرد یا هر شخص دیگری رو نداره.

رفتار  در مقابل پول

 

من خیلی خوش شانس بودم که در زمینه کاری خودم با افراد مختلف از هر قشری آشنا شدم و چیزی که برام جالبه رفتارشون در مورد پول هست.

از بین این افراد محافظه کاران و تصمیم گیرندگان یهویی و بدون فکر وجود داشتند. همچنین افرادی که می‌گفتند ” می‌خوام سرمایه گذاری سریع داشته باشم ” حضور داشتند. مردم با پول کارهای دیوانه واری انجام می‌دن. اگرچه این درام با انبوهی از افراد بدهکار سروکار داره که ما به ندرت با آنها روبرو می‌شیم، اما بازم شبیه رفتارهای روانشناختی معمولی هستند.

اگر شما کل درام را تماشا کردید و فکر می‌کنید همه اینها رفتارهای ساختگی دارند، هیچ راهی وجود نداره که مردم حتی جان خودشونو برای پول به خطر نیاندازند. بعد شما را تشویق می‌کنم که دوباره فکر کنید چون توضیح خواهم داد که این رفتار کاملاً عادیه. چون واقعیت تکان دهنده اینه که هیچکس دیوانه نیست. این مقاله عمیقاً به رفتار افرادی که بخاطر پول افسرده هستند می‌پردازه.

بیایید نگاهی به این صحنه توی قسمت 1 بیاندازیم.

داستان جاری در سریال

 

شخصیت اصلی بازی ماهی مرکب SEONG GI-HUN، همسرس رو طلاق داده و معتاد به قماره که برای بازپس گیری حضانت دخترش به پول احتیاج داره و به عنوان یک فرد سر به هوا به تصویر کشیده می‌شه که آینده ای ندارد. او زندگی خود را با اعتیاد به قمار خراب کرده، همسرشو از دست داده و به افراد زیادی که بهشون باخته بدهی داره.

او نه تنها بیکاره، بلکه مایله هر کاری انجام بده تا پول بیشتری برای برآوردن نیازهای قمارش به دست بیاره، حتی سرقت کارت مادرش برای تغذیه اعتیادش. در این مرحله درک کردن این فرد سخته. این اشتباهات خودش بوده که به هر حال به جایی رسیده که هست. یه کمی‌بعد شروع فیلم بلاهای جدیدی سر این فرد اومد، پیروزی‌های اخیر او در بازی قمار با اسب توسط صندوق وام (که از اونجا برای قمار کردن قرض می‌گرفت) به سرقت رفت و او حتی نتونست غذای مورد علاقه‌اش رو برای تولدش بخره.

در نهایت، مردی اسرارآمیز با کت و شلوار در ازای انجام یه بازی منحصر به فرد به او مبلغ هنگفتی پول وعده می‌ده.

 

در این مرحله ارتباط با بازی ماهی مرکب شروع می‌شه. زندگی یا پول.

آیا اونا نمی‌توانند فقط کار کنند و بدهی‌های خودشون رو پس بدن؟

به عنوان یه بیننده، به راحتی می‌توان گفت که این افرادی که تصمیم می‌گیرند به بازی ماهی مرکب بروند، افرادی هستند که نمی‌خوان مسئولیت خودشون رو به عهده بگیرند و نمی‌تونند با عواقب کارهاشون روبرو بشن. بدهی همه بازیکنان با شدت‌های مختلف متفاوته، اما همه اونا یه ویژگی مشترک دارند: ناتوانی در بازپرداخت و راهی ندارند. وضع مالی همشون خرابه.

ما مضطرب هستیم و نمی‌تونیم با اکثر بازیکنان احساس همدردی کنیم، قهرمان اصلی رو به عنوان مثال می‌گیریم. اگرچه به شدت بدهکاره، اما نشانه‌هایی از تلاش‌های او برای به دست آوردن پول رو نمی‌بینیم. به جای آنکه با قمار هر بدهی رو که باقی مونده بود حل کنه، خودشو بازسازی می‌کند. شاید نه همه، اما ما رفتار مشابهی رو توی سایر بازیکنان هم مشاهده می‌کنیم.

بنابراین با کشته شدن 255 بازیکن پس از اولین بازی، بقیه با آنچه مشاهده کردند از لحاظ روانی آسیب دیدند. اونها تصمیم می‌گیرند رای گیری کنند تا ببینند آیا باید به بازی خود ادامه دهند یا نه.

بند 3: در صورت موافقت اکثریت، شاید قوانین فسخ شود.

 

اما قبل از رأی گیری، به اونها در مورد مقدار پول (حوضچه پولی که برای بازی جمع میشه) گفته می‌شود. ارزش هر بازیکن صد میلیون وون (واحد پول کره جنوبی) است. اگر 456 بازیکن وجود داشته باشه، مبلغ آن به 45.6 میلیارد وون می‌رسه. اگه بازی رو ادامه ندن، چیزی دریافت نمی‌کنند و پول بین خانواده‌های کسانی که قبلاً فوت کرده اند تقسیم می‌شه.

با وجود این که خطر بزرگی وجود داره، اما همه این بازیکنان چیزی برای از دست دادن ندارند. خیلی سریع، رای گیری با تمایل اکثریت به عدم ادامه بازی پایان یافت. اما اگر اونا تصمیم بگیرند تا چند روز دیگر به بازی بازگردند، بازی دوباره از جایی که مونده ادامه پیدا می‌کنه. این قضیه در قسمت 2 با عنوان: جهنم رخ می‌دهد، نمایش داده میشه و “جهنم” به بازی اشاره نمی‌کنه، بلکه بیشتر واقعیت تلخیه که شرکت کننده باید در دنیای واقعی با آن روبرو می‌شد.

به محض اینکه اونا به دنیای واقعی بازگردند، متوجه می‌شن که مشکلاتشان رو می‌تونن با پیروزی توی بازی حل کنن. دائماً یادشون می‌افتاد که چقدر بدبختن و در لحظه ضعف، دوباره به فکر بازی برمی‌گشتند.

با این حال، نگران کننده ترین عامل این بود که اونا 93 درصد نرخ بازگشت مجدد را پس از فرصتی دوباره برای تغییر زندگی خود دارند. این رفتار بسیار دیوانه کننده است. آیا صرفاً حرص و طمع بر زندگیه؟ متأسفانه به این سادگی نیست.

چرا اونا برگشتند و دوباره بازی را انتخاب کردند، چون می‌دونستند شانس برنده شدنشون یک میلیونوم هست ؟

در این قسمت بخش جذاب روانشناسی انسان مطرح شده، خوب هرکس تجربه منحصر به فرد خود را با نحوه کار جهان داره که شامل من و شما هم می‌شه. چیزی که ممکنه برای من دیوانگی به نظر برسه شاید برای شما منطقی باشه.

هر تصمیم مالی که در اون لحظه برای فرد منطقی به نظر می‌رسه و جعبه‌هایی را که باید بررسی کنه، بررسی می‌کنه و با گرفتن اطلاعات موجود در آن لحظه و وارد کردن آن به مدل ذهنی منحصر به فرد خود در مورد نحوه عملکرد جهان، توجیه می‌شه.

 

به نقل از کتاب روانشناسی پول، فصل 1: هیچکس دیوانه نیست:

همه ما نوعی روایت در سر داریم، داستانی در مورد کارهایی که انجام می‌دیم و چرایی انجامشون و تجربیات منحصر به فرد خود ما داستان زندگیمونو شکل می‌ده. من فکر می‌کنم اونا دیوانه نیستند که برگردند و دوباره بازی کنند. موقع گیر کردن توی تنگنا، می‌توان انتظار داشت که رفتار انسانها اینطوری باشه.

به طور متوسط ​​خانواده‌هایی با کمترین درآمد در ایالات متحده سالانه 412 دلار برای بلیط لوتو هزینه می‌کنند، یعنی چهار برابر خانواده‌های پردرآمد. 40 درصد از آمریکایی‌ها حتی نمی‌تونند 400 دلار از صندوق وام اضطراری وام بگیرند. کسانی که فقط 400 دلار دارند فقط برای یک بلیط قرعه کشی شبکه امنیت خودشون رو از بین می‌برند، همه این کارها برای یک در یک میلیون شانس موفقیت انجام میشه.

ما به طور شهودی سعی کردیم استدلال ناخودآگاه خریداران بلیط بخت آزمایی کم درآمد رو درک کنیم. این کار برای من و احتمالاً برای شما هم دیوانگی به نظر می‌رسد. اما من در گروه کم درآمد نیستم و شما هم که این مطلب رو می‌خونید، بعیده که کم درآمد باشید.

اما مثل کتاب روانشناسی پول، اگه بخواید تصور کنید، منطقی که اونها ادعا می‌کنند توی ذهنشون چیزی شبیه به اینه:

کتاب روانشناسی پول Housel، M (2021): درس‌های بی انتها در مورد ثروت، طمع و شادی. فصل 1، هیچ کس دیوانه نیست

“ما حقوق و دستمزد داریم و پس انداز دور از دسترس به نظر می‌رسه. چشم انداز ما برای دستمزد بسیار بیشتر دور از دسترس به نظر می‌رسه. ما نمی‌تونیم مسافرتهای خوب، ماشین‌های جدید، بیمه درمانی یا خونه توی محله‌های امن داشته باشیم.

ما نمی‌تونیم بچه‌هامونو بدون بدهی فلج کننده وارد دانشگاه کنیم. خیلی از مطالبی که شما افرادی که کتاب‌های مالی می‌خونید، شانس خوبی برای بدست آوردن پول دارید، ما نداریم. خرید بلیط بخت آزمایی (لاتاری) فقط وقتی توجیه داره رؤیای ملموسی برای بدست آوردن چیزهای خوبی که در حال حاضر داریم و اونارو بدیهی می‌دونیم.

ما هزینه یه رؤیا رو می‌پردازیم و شما ممکنه این موضوع رو درک نکنید، چون در حال حاضر در یه رویا زندگی می‌کنید. به همین دلیل ما بیشتر از شما بلیط می‌خریم. ”

Housel، M. (2021). کتاب روانشناسی پول: درس‌های بی وقت در مورد ثروت، حرص و شادی. همپشایر، بریتانیای کبیر: خانه هریمن. فصل 1، هیچ کس دیوانه نیست

نتیجه گیری

 

وقتی همه چیز به استدلال برمی‌گرده، لازم نیست در مورد اینکه چرا اونها در مورد کاری که انجام می‌دن، کسی رو قانع کنند. خرید یه بلیط لاتاری موقع وضع مالی خراب هنوز هم ایده بدیه.

این امر ریشه بسیاری از تصمیمات مالی رو نشان می‌ده. تعداد کمی‌از افراد با نشستن و محاسبه جریان نقدینگی فعلی خود تصمیم مالی می‌گیرند. اما حالا بهتر می‌فهمید که چرا بازاریابی هرمی‌چند سطحی، بلیط‌های لاتاری و طرح‌های ثروت سریع همچنان ادامه دارد.

تصمیمات مالی معمولاً روی میز شام یا جلسه شرکت یا توی انتظار سفارشی که توی مغازه ساندویچ فروشی دادید گرفته می‌شه. جایگاه شما به تاریخچه شخصی و دیدگاه منحصر به فرد شما نسبت به جهان با خودخواهی و غرور در هم آمیخته و روایتی بستگی داره.

همیشه راه و استراتژی مناسب برای رسیدن به اهداف مالی خودتون رو پیدا کنید.

و اجازه ندید شما رو توی بازی ماهی مرکب ببینیم.

منبع: بازی ماهی مرکب Squid Game